شب های پرستاره با پدرام ادامه ی پارت 2

Pedram Pedram Pedram · 1399/09/20 12:26 · خواندن 4 دقیقه

سلام برو ادامه

ببخشید 2 پارت شد اخه جا نمی شد همش

 

 

 

شب یلداست و ما یکسره تر در گوشی

ظاهرا دور هم اما دل و سر در گوشی

 

این طرف، پوپک و پروانه بپَر در تبلت

آن طرف، میثم و مسعود دَمر در گوشی

 

پارمیدای بلا برده، به کل نیست شده

رفته با دست و سر و پا و کمر در گوشی

 

خان عمو باقلوا در لپ و چایی بر دست

بین هر جرعه، پیِ کسب خبر در گوشی

 

خاله مشغول “کِلَش” بازی و ایرج، پسرش

گرم چت با رز و رعنا و سحر در گوشی

 

حامد انگار که عاشق شده، شاید امشب

چشمش افتاده به یک قرصِ قمر در گوشی

 

عشقِ بی بی صنما، دیدن یک “داب٘س٘مَش” است

هیچ جا راحت و خوش نیست مگر در گوشی

 

زهره درجمع چه جوک های بدی می خواند

کاش می رفت کمی مثل بشر در گوشی

 

بچه با سر٘ وسط دیگ خورشت افتاده

ادرش دست به لپ تاپ و پدر در گوشی

 

عمه، ادمین گروپ است از این رو باید

مثل هر شب بخورد خون جگر در گوشی

 

دو نفر تازه به این دور همی پیوستند

نه سلامی، سخنی؛هر دو نفر در گوشی

 

روزگاری شب یلدا متَلی، فالی داشت

کی کسی بود چنین از دمِ در، در گوشی

 

بدتر از چالش مانکن شده مهمانی ها

همگی بی حرکت، محو نظر درگوشی

شاعر : مصطفی مشایخی
@__@

شعرهای طنز شب یلدا

اگرمـــــــــــا را شب يلدا بلنــــد است

ز يـــــــــــــاد زلف آن بالا بلنـــد است…

(چو این مطلــــــع سرودم کیف کــردم

که این مضمـــون بی همتا بلند است!

به ناگـــــــــــــــــه داد وجـدانــم در آمد:

که داد مـــــن از این کارا(!) بلند است!

چقدر آخـــــــــــــر دروغ شاعــــــــرانه

صدای کوست ای رســــوا! بلند است!

تو خود خندان و از هجــــــــر دروغين

ز شعــــــــــــرت آه و واويلا بلند است!

نباف اینقــــــــــدر از بالا بلنــــــــــــدت!

صد وپنجـــــــاه سانت آیـــا بلند است؟؟!!

دوازده شنبلیلــــه بــــر کــــــــــدویی –

همان “گيسوي چون يلدا بلند” است؟؟!

بیــــــــــا این خط کش و آن زلف یارت!

نه من گويم،توخود گو!…ها!…بلند است؟!

@__@

اینم به زور جا شد لایک (و سابسکرایم فراموش نشه>>>>.شوخیدم)

کامت بدهههههههههههههههههههههههه