شب های پر ستاره با پدرام قسمت 2

Pedram Pedram Pedram · 1399/09/20 12:22 · خواندن 5 دقیقه

یک نمونه از جک ها

ديــکتــاتــور کيــست؟
ديــکتــاتــور اون بچّه ي دو سالـــست که بيست نــفــر مجبورند به خاطــر اون کــارتون نــگاه کنــنــد

@__@

ﺩﻭ ﺗﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﻧﺪ

ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯽ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﭼﯽ ﺷﺪ؟

ﺷﺎﻩ ﺩﻕ ﮐﺮﺩ!

ﻭﺯﯾﺮ ﺭﻓﺖ ﭘﻨﺎﻫﻨﺪﻩ ﺷﺪ!

ﺍﺳﺐ ﻓﻠﺞ ﺷﺪ !

ﻓﯿﻞ ﺧﺮﻃﻮﻣﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ !

ﺳﺮﺑﺎﺯﺍ ﺗﻮﺳﻂ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﺧﻮﺩﯼ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻧﺪ!

@__@

به مامانم ميگم ناهار كي حاضر ميشه؟

ميگه وقتي بابات بياد

ميگم كي مياد؟

ميگه وقتي غذا حاضر بشه

.

.

الان دارم فرق كلمات سفسطه و مغالطه و مباحثه و مصالحه در منطق فيثاغورث و صفات بارز رو واسه شکمم توضیح میدم آروم بشه

 

خب برو ادامه

يکي از ترس ناک ترين جملات دوران مدرسه ،اين بود که : "يه برگه از کيفتون بياريد بيرون"

@__@

سيب تا حالا 3تا کار مهم کرده!!
اول حوا رو گول زد،
بعد نيوتن رو از خواب بيدار کرد،
و در آخر نظر آقاي استيو جابز - رئيس کمپانيAppLe - رو به خودش جلب کرد

@__@

تا این جا کار خودم بود

 

وقتی اصلا درس نخوانده‌اید:

 

این حالت مخصوص زمانی است که شما بادهای موسمی هم بارتان نیست. بنابراین قبل از شروع امتحان باید تا می‌توانید به دنبال خرخوان و بلدِ کلاس بگردید و در صندلی های کناری او سنگر بگیرید! با شروع امتحان باید همه زور خود را بزنید تا با تقلب از بلد کلاس، چرت و پرت نویسی و اصطلاحا زخمی کردن پاسخنامه، حداقل نمره را کسب و خود را برای اقدامات احتمالی بعدی مانند رو‌بوسی، دست بوسی، پابوسی و فیزیوتراپی استاد آماده کنید!

 

وقتی شما همه منابع را کامل خوانده‌اید:

وقتی با این وضعیت درسی وارد جلسه امتحان می‌شوید، از دید همه‌ همکلاسی‌ها یک خرخوان بلامنازعید و انتظارات از شما بالاست! بنابراین تعدادی از عزیزان برای مذاکره پیش شما می‌آیند و تقاضای رساندن پاسخ، تعویض برگه، نشستن تمام مدت با زاویه درخواستی و یا عملیات خارق‌العاده و محیر‌العقول دارند! برخی هم بدون درخواست، فقط لحظه شروع می گویند: «گاردت رو نبند، بذار ما هم استفاده کنیم!»

 

تبصره: در نود و نه درصد مواقع، وعده خرخوان جماعت، مثل وعده برخی از مسئولین می ماند! یعنی درحالی که به همه قول مساعدت داده است، از اول تا آخر امتحان کر می شود، گاردش را کامل می بندد و در حالی که همه التماسش می‌کنند حداقل یک عدد را برساند، مدام برگه اضافی می‌گیرد و به اندازه هر برگه اضافی مقادیری نور و متعلقات به قبر اقوام پدری‌اش می‌تابد!

 

وقتی شما خوانده‌اید ولی مخاطب خاص تان نخوانده:

در این حالت بدبختی شما از ایام فرجه شروع می‌شود. اولا که فرت و فرت باید به همدیگر مسیج بدهید تا حس درس خواندن در شما دو نو‌گُل دانشجو نمیرد! یعنی کافی است که شما یک ربع کپه‌ مرگ‌تان را روی جزوه بگذارید و بخوابید، سریع مخاطب خاص‌تان تماس می‌گیرد که: مگه نگفتی تا شب ریاضی پیشرفته رو تموم می‌کنیم!(در ادامه دو ردیف ایموجی گریه یواش) حالا آروم پاشو برو سمت جزوه، فصل دو رو باز کن و با خودکار زرشکی قشنگت سوال دو رو برام حل کن!(در ادامه یک ردیف ایموجی میمون که دستاش رو چشماشه!) نیم ساعت بعد هم ۱۰ ردیف ایموجی عصبانیت و شیون و زاری و بدبختی که یعنی گور به گور بشی پاشو دوباره از اول بگو من هیچی نفهمیدم!

 

این وضعیت ادامه دارد و شما باید تا یک ساعت قبل از امتحان مخاطب خاص محترم را با دانش خود و البته علم روان‌شناسی، برای امتحان آماده کنید! اما این پایان ماجرا نیست؛ چون استرس صبح امتحان تمام تمرین و نمونه سوال و کويیزی که با مخاطب خاص جان مرور کرده بودید را به باد داده و از طرفی چون پایه‌ علمی نخبه‌ای که به مخاطب خاصی برگزیده‌اید از بیخ خراب است، حالا باید با یک گالن آب قند، سر جلسه امتحان بنشینید ور دلش تا به کمک تقلب شاید بتواند ۱۰بگیرد!

مخاطب خاص محترم کاری هم به این ندارد که نام فامیل خودش با حرف (ب) شروع می شود و نام فامیل شما با (واو)! اصرار دارد که حتی اگر چینش صندلی با حروف الفبا و شماره کلاسی است، «تو بایدِ باید کنار من بشینی و من از رو دستت بنویسم وگرنه قهر قهر قهر تا روز قیامت! کات می‌کنم و میرم کنار یکی دیگه پِیست می‌کنم خودموهاا! میدونی که هنوز با قریشی دوست معمولی‌ام و با سعادتی دوست مخصوص و با زراعتی دوست هات داگ! یه فامیل کباب لقمه هم داریم!»

 

خلاصه که آینده‌ زندگی‌تان به همین امتحان بستگی دارد و ممکن است با وجود اخذ معدل الف، مجبور شوید ماه‌ها محسن چاوشی گوش بدهید و یار را در کنار کسی که عُرضه همراهی سر جلسه امتحان و افزایش معدل دارد،تماشا کنید!

@__@

تلفن خونمون زنگ خورد برداشتم بجا اینکه بگم الو بله

گفتم بلو اله !

.

.

.

.

طرف هم قاطی کرد گفت سلو الام 

خب تمامید راستی اگه بازم میخواید نظر ولایک فراموش نشه